نتایج عملیات والفجر هشت
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
طی عملیات والفجر 8، نزدیک به 800 کیلومتر مربع از اراضی عراق به تصرف نیروهای خودی درآمد و تلفات و خساراتی سنگین به دشمن وارد شد.د راینجا به گوشهای از آنها اشاره میشود. در جریان عملیات، بیش از 50000 نفر از نیروهای دشمن کشته و زخمی شدند. همچنین 700 نفر به اسارت نیروهای خودی در آمدند. از نظر تجهیزات: وسایلتعداد منهدم شدهتعداد به غنیمت گرفته شده تانک و نفربر خودرو توپخانه هواپیما بالگرد ناوچه جنگی600 دستگاه 500 دستگاه 150...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
طی عملیات والفجر 8، نزدیک به 800 کیلومتر مربع از اراضی عراق به تصرف نیروهای خودی درآمد و تلفات و خساراتی سنگین به دشمن وارد شد.د راینجا به گوشهای از آنها اشاره میشود. در جریان عملیات، بیش از 50000 نفر از نیروهای دشمن کشته و زخمی شدند. همچنین 700 نفر به اسارت نیروهای خودی در آمدند. از نظر تجهیزات: وسایلتعداد منهدم شدهتعداد به غنیمت گرفته شده تانک و نفربر خودرو توپخانه هواپیما بالگرد ناوچه جنگی600 دستگاه 500 دستگاه 150...
شهید کریم پور زین العابدینی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
کریم پور زین ا لعابدینی پدر از هجراو قدش کمان شد برادرها شکسته بال گشتند گشتــه او فــدای دیـن و قــــرآن شهید و عاشق راه حسینی کمر بشکسته چشمش خون فشان شد ولی ازاین جهت خوشحال گشتند از او راضــیشـــدهپــیــرجمــــاران ...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
کریم پور زین ا لعابدینی پدر از هجراو قدش کمان شد برادرها شکسته بال گشتند گشتــه او فــدای دیـن و قــــرآن شهید و عاشق راه حسینی کمر بشکسته چشمش خون فشان شد ولی ازاین جهت خوشحال گشتند از او راضــیشـــدهپــیــرجمــــاران ...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید خلیل دمیری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید خلیل دمیری »
ریزش برگهای پائیزی و صدای ناله برگهای خزان زده در پای درختان ایستاده در باغ، خاطرات آمدن کودکی را در مهره ماه 1342 در خانوادهای متدین و مذهبی، در یکی از روستاهای بخش آباده طشک بنام "تمشولی" به یاد میآورد. او که آمد خزان را به فراموشی برد و نامش خلیل نامیدن تا در کوره راه زندگی «خلیل» پدر و مادر باشد. اما سختی روزگار از همان ابتدا، شراب تلخ زندگی توأم با مشقت و سختی را در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید خلیل دمیری »
ریزش برگهای پائیزی و صدای ناله برگهای خزان زده در پای درختان ایستاده در باغ، خاطرات آمدن کودکی را در مهره ماه 1342 در خانوادهای متدین و مذهبی، در یکی از روستاهای بخش آباده طشک بنام "تمشولی" به یاد میآورد. او که آمد خزان را به فراموشی برد و نامش خلیل نامیدن تا در کوره راه زندگی «خلیل» پدر و مادر باشد. اما سختی روزگار از همان ابتدا، شراب تلخ زندگی توأم با مشقت و سختی را در...
کلیات عملیـات طریـق القـدس
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات طريق القدس »
بدنبال انجام عملیات ثامنالائمه(ع) و شکست حصر آبادان در فاصلهای حدود دو ماه، عملیات تهاجمی دیگری با حضور نیروهای مردمی در جبهههای شمالی خوزستان، یعنی سوسنگرد و بستان انجام گردید. این عملیات منجر به عقبنشینی نیروهای متجاوز بعثی از قسمتی دیگر از خاک ایران اسلامی شد. این عملیات در تاریخ 8/9/1360 در محور عملیاتی سوسنگرد، بستان انجام گرفت. نیروهای رزمنده شهرستان نیریز به محض اطلاع از انجام چنین عملیاتی، فعالانه خود را به جبهه رسانده و در عملیات...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات طريق القدس »
بدنبال انجام عملیات ثامنالائمه(ع) و شکست حصر آبادان در فاصلهای حدود دو ماه، عملیات تهاجمی دیگری با حضور نیروهای مردمی در جبهههای شمالی خوزستان، یعنی سوسنگرد و بستان انجام گردید. این عملیات منجر به عقبنشینی نیروهای متجاوز بعثی از قسمتی دیگر از خاک ایران اسلامی شد. این عملیات در تاریخ 8/9/1360 در محور عملیاتی سوسنگرد، بستان انجام گرفت. نیروهای رزمنده شهرستان نیریز به محض اطلاع از انجام چنین عملیاتی، فعالانه خود را به جبهه رسانده و در عملیات...
شهدا سال 62 -وصیتنامه شهید محمد کاری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد محمد کاري »
بسمالله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون ۱ همانا بازگشت هرکس بهسوی اوست. من بهعنوان یک فرد مسلمان و بهحکم وظیفه شرعی و الهی که داشتم، قدم در این راه نهادم. خداوند بزرگ را شکر میکنم که چنین سعادتی را نصیب من کرد، چنین رهبری را در جلوی راهم قرارداد، ذرهای نور ایمان را در من روشن نمود؛ تا خود و خدای خود را بشناسم. اکنونکه در میان شما نیستم و خداوند لیاقت شهادت را نصیب من کرده...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد محمد کاري »
بسمالله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون ۱ همانا بازگشت هرکس بهسوی اوست. من بهعنوان یک فرد مسلمان و بهحکم وظیفه شرعی و الهی که داشتم، قدم در این راه نهادم. خداوند بزرگ را شکر میکنم که چنین سعادتی را نصیب من کرد، چنین رهبری را در جلوی راهم قرارداد، ذرهای نور ایمان را در من روشن نمود؛ تا خود و خدای خود را بشناسم. اکنونکه در میان شما نیستم و خداوند لیاقت شهادت را نصیب من کرده...
به یاد شهید محمودرضا بهرامی (مسیح
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
یوسف گم گشته ما ای رضا ای مسیح ای عاشق راه حسین نوجوان سبزه رویم ای رضا پیکرت برگو کجا افتاده است یوسفگمگشتهام ای بخون آغشتهام رفتی و خاک سیه شد بر سرم منتظر هستیم آیی از سفر تیر دشمن عاقبت کار تو ساخت قامت بابا دوتا شد ای جوان آرزویم بود دامادی تو ای دریغا شد امیدم نا امید قاسم گلگون قبایم رود رود گـــفتمحــمودتـوکلشــد رضــا جان و سر دادی تو در راه خدا ای مسیح ای...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
یوسف گم گشته ما ای رضا ای مسیح ای عاشق راه حسین نوجوان سبزه رویم ای رضا پیکرت برگو کجا افتاده است یوسفگمگشتهام ای بخون آغشتهام رفتی و خاک سیه شد بر سرم منتظر هستیم آیی از سفر تیر دشمن عاقبت کار تو ساخت قامت بابا دوتا شد ای جوان آرزویم بود دامادی تو ای دریغا شد امیدم نا امید قاسم گلگون قبایم رود رود گـــفتمحــمودتـوکلشــد رضــا جان و سر دادی تو در راه خدا ای مسیح ای...
بهداری رزمی در عملیات والفجر ده
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر ده »
آقای دکتر حمید رضا جمشیدی در مورد فعالیت بهداری رزمی در عملیات والفجر 10 میگوید: بعد از عملیات کربلای 5 بعلت محدودیتهای عملیاتی که در جبهه جنوب بوجود آمده بود، فرماندهان و مسئولان جنگ تصمیم گرفتند، عملیات گستردهای در غرب انجام شود. حدود 2 ماه به ما وقت دادند تا مسئله بهداری رزمی این عملیات را در استان کردستان و در منطقه خرمال مهیا کنیم. در زمستان 1366 بود که قرار شد ما امکانات را به غرب منتقل کنیم....
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر ده »
آقای دکتر حمید رضا جمشیدی در مورد فعالیت بهداری رزمی در عملیات والفجر 10 میگوید: بعد از عملیات کربلای 5 بعلت محدودیتهای عملیاتی که در جبهه جنوب بوجود آمده بود، فرماندهان و مسئولان جنگ تصمیم گرفتند، عملیات گستردهای در غرب انجام شود. حدود 2 ماه به ما وقت دادند تا مسئله بهداری رزمی این عملیات را در استان کردستان و در منطقه خرمال مهیا کنیم. در زمستان 1366 بود که قرار شد ما امکانات را به غرب منتقل کنیم....
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید محمد علی روستانژاد
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد محمد علي روستانژاد »
بسم الله الرحمن الرحیم و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون.1 مپندارید کسانی که در راه خدا نبرد میکنند مردهاند، بلکه آنها زندهاند و در نزد پروردگارشان روزی میخورند. ملت خداجوی ایران: سلام، همچنان که تا امروز در خط امام بودهاید و امام را یاری کردهاید، هرگز یک لحظه از جبهه و جنگ غافل نشوید که دشمن خود فروخته به شرق و غرب، دنبال فرصت میگردد. شما باید این فرصت را با فرستادن فرزندان شجاعتان...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد محمد علي روستانژاد »
بسم الله الرحمن الرحیم و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون.1 مپندارید کسانی که در راه خدا نبرد میکنند مردهاند، بلکه آنها زندهاند و در نزد پروردگارشان روزی میخورند. ملت خداجوی ایران: سلام، همچنان که تا امروز در خط امام بودهاید و امام را یاری کردهاید، هرگز یک لحظه از جبهه و جنگ غافل نشوید که دشمن خود فروخته به شرق و غرب، دنبال فرصت میگردد. شما باید این فرصت را با فرستادن فرزندان شجاعتان...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید مجید محمدزاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
آمد به برم شمع شهادت در دست در کلبه خاموش من آهسته نشست او سوخت، فرو رفت و بماند سردار منم که پیکرم اینجا هست بسوی خدا در حرکتیم، آی همه برادرانم، آی مادرم که چشمان خاکستریت در هنگام خداحافظی پر از اشک بود، آی خواهرم، بسوی عروج انسان، بسوی نور و بسوی کربلای حسینی در حرکتیم، آی برادران پاسدارم چه بگویم؟ ما میرویم تا زمین را از لوث مزدوران وکفار پاک کنیم. فردا جسدم...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
آمد به برم شمع شهادت در دست در کلبه خاموش من آهسته نشست او سوخت، فرو رفت و بماند سردار منم که پیکرم اینجا هست بسوی خدا در حرکتیم، آی همه برادرانم، آی مادرم که چشمان خاکستریت در هنگام خداحافظی پر از اشک بود، آی خواهرم، بسوی عروج انسان، بسوی نور و بسوی کربلای حسینی در حرکتیم، آی برادران پاسدارم چه بگویم؟ ما میرویم تا زمین را از لوث مزدوران وکفار پاک کنیم. فردا جسدم...
پشه های خط خرمشهر
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
آقای محمدزاده در مورد ناراحتی بچهها از پشههای خط خرمشهر میگوید: " هوا گرم و منطقه کاملا" باتلاقی و مرطوب بود. گردان کمیل در نخلستانهای حاشیه شرقی اروند مستقر بود. پشه در این منطقه خیلی زیاد بود و برای جلوگیری از گزیدگی پشهها یک پماد در اختیار بچهها قرار می گرفت، که مشهور به " پماد سنگر " بود. اما پشهها در برابر این پماد هم مقاوم شده بودند و از بوی این پماد بدشان نمیآمد. پشهها طوری اذیت میکردند...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
آقای محمدزاده در مورد ناراحتی بچهها از پشههای خط خرمشهر میگوید: " هوا گرم و منطقه کاملا" باتلاقی و مرطوب بود. گردان کمیل در نخلستانهای حاشیه شرقی اروند مستقر بود. پشه در این منطقه خیلی زیاد بود و برای جلوگیری از گزیدگی پشهها یک پماد در اختیار بچهها قرار می گرفت، که مشهور به " پماد سنگر " بود. اما پشهها در برابر این پماد هم مقاوم شده بودند و از بوی این پماد بدشان نمیآمد. پشهها طوری اذیت میکردند...
قبلي 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89
90
91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 بعدي